مدیرعامل اسبق باشگاه ذوب آهن اصفهان عملکرد 22 ماهه رئیس سازمان خصوصی سازی را در دو باشگاه استقلال و پرسپولیس به نقد کشیده است.
به گزارش گروه ورزش شبکه لحظه؛ برکناری حسین قربان زاده از ریاست سازمان خصوصی سازی و صحبت هایی که او در هفته ها و ماه های اخیر در مورد استقلال و پرسپولیس انجام داد او را تبدیل به چهره ای ورزشی کرد تا اقتصادی! اکنون مجتبی فریدونی مدیرعامل اسبق باشگاه ذوب آهن اصفهان که اتفاقا از مدیران اقتصادی – ورزشی محسوب می شود در نقد عملکرد قربان زاده مطلبی را برای خبرگزاری فارس نوشته که در زیر می خوانید:
قربان زاده در حالی سازمان خصوصیسازی را به مقصد وزارت اقتصاد ترک کرد که تلاش های ۲۲ ماهه او نه تنها هیچ دستاورد ملموسی برای سرخابی ها نداشت بلکه جو التهاب و بدبینی را بر کل فوتبال مملکت حاکم کرد.
۱. او علیرغم تمام تلاش ها و هیاهوهای آشکار و پنهان در طی دوره نه چندان کوتاه مدیریتش نتوانست حتی یک سهم از سهام دو باشگاه را بفروشد. آنچه در اسفند ۱۴۰۰ اتفاق افتاد بدعتی در کل تاریخ خصوصیسازی بود و به جای فروش سهام که وظیفه اصلی سازمان خصوصیسازی است مجوز افرایش سرمایه داده شد که هدف آن صرفا تأمین منابع مالی برای دو باشگاه بود. هر چند شکل ظاهری آن شبیه به افزایش سرمایه و از طریق بورس بود اما در واقع به نوعی ” گل ریزان ” مدرن بود برای نجات دو باشگاه از مخمصه ای که در آن گرفتار بودند. البته این گل ریزان نه برای دو باشگاه خوش یمن بود نه برای مردم. استقلال که تمام پول را خرج کرد به دلیل اینکه از ” کمیته مصارف” خودساخته قربان زاده مجوز نگرفته مورد عتاب قرار گرفت و پرسپولیس هم پول را با نرخ بهره منفی ۲۵ درصد ( نرخ تورم منهای نرخ سود بانکی ) در بانک سپرده کرده تا با وثیقه کردن آن وام بگیرد و باز هم بهره ۲۵ درصدی بپردازد. قیمت سهام هم از آن زمان تاکنون ۳۵ درصد کاهش یافته و اگر تورم دو سال را هم ۶۵ درصد در نظر بگیریم سهامداران ۱۰۰ درصد ضرر کرده اند.
۲. قربان زاده به جای اینکه تمرکزش را بر بازاریابی و فروش سهام این دو باشگاه بگذارد تمام توانش را برای شریک شدن با وزارت ورزش در اداره باشگاه ها، یارگیری و مهره چینی در هیأت مدیره دو باشگاه، دخالت در امور اجرایی، حضور در شبکه های تلوزیونی و فضای مجازی و کری خوانی اینستاگرامی با هواداران و پیشکسوتان دو باشگاه گذاشت که نتیجه آن ایجاد تنش و التهاب در فضای فوتبال و رویارویی با مدیران و هوادارن بود.
۳. روش خاص قربان زاده در نظارت بر دو باشگاه که به جای هدایت و اصلاح امور مبتنی بر مچ گیری و افشاگری عریان و مبالغهآمیز اشتباهات و تخلفات بود کاری کرد که نه مدیران فعلی منصوب دولت جرأت و توان کار کردن داشته باشند نه مدیران و سرمایه گذاران بالقوه آتی رغبت و تمایلی برای ورود به این عرصه پیدا کنند.
۴. از آنجایی که قربان زاده دو باشگاه استقلال و پرسپولیس را هم تراز و برابر با اینتر و ای سی میلان می دانست باعث شد چنان قیمت و شرایط واگذاری عجیب و غریبی برای عرضه این دو باشگاه در نظر بگیرید که گذر هیچ سرمایه گذار بالقوهای برای شرکت در مزایده به خیابان ایران زمین و سازمان خصوصیسازی نیفتد و بعد از آن هم هیچ اقدامی برای اصلاح شرایط واگذاری و عرضه مجدد سهام صورت نگرفت.
۵. در استفاده از قانون اصل ۴۴ تمرکز قربان زاده بر بندها و موادی از قانون بود که اختیارات بیشتری برای کنترل و اداره این دو باشگاه به او بدهد و همین کار را هم انجام داد. اما بندهایی که موجب تسهیل در شرایط واگذاری می شد را به کلی نادیده میگرفت از جمله ماده ۲۰ این قانون که علاوه بر عرضه سهام در بورس، مزایده یا مذاکره را هم برای واگذاری در نظر گرفته و حتی بند ” ز” ماده ۱۹ که ” هبه یا صلح غیرمعوض ” به نهادهای عمومی غیر دولتی را مجاز دانسته است.
۶. قربان زاده نه تنها این دو باشگاه را دچار التهاب و عدم اطمینان کرد بلکه با گذر از اختیارات قانونی، ضمن نامه نگاری با مدیران عامل سایر باشگاه ها خواستار افشای اطلاعات آن ها شد تا به خیال خودش عدالت را حاکم کند در حالیکه قانون و دستورالعمل اجرایی افشای اطلاعات سازمان بورس رویه متفاوتی را برای افشای اطلاعات آن ها در نظر گرفته بود.
۷. در پایان هر کجا این رویه خصوصیسازی سازی نکات مثبت و دستاوردی داشت از جمله شفافسازی اطلاعات مالی باشگاه ها آن دستاورد را متعلق به خود می دانست ولی هیچکدام از نابسامانیها و فجایع رخ داده در دو باشگاه را گردن نمی گرفت و استدلالش این بود که در اداره باشگاه نقشی نداشته و اهرمهای لازم برای پیشگیری هم در دسترس او نبوده.
هر چند از عملکرد و دستاوردهای او در سایر حوزه ها اطلاعاتی نداریم ولی او با این کارنامه در حوزه فوتبال به ساختمان باب همایون نقل مکان کرده تا در سطحی بالاتر به خدمت رسانی مشغول شود.
انتهای پیام/