به گزارش سرویس ورزشی شبکه لحظه ، با افزایش گرایش جوانان و ورزشکاران به استفاده از مکملهای ورزشی، بازار این محصولات در ایران بیش از پیش داغ شده است. اما قوانین موجود و ساختار فروش سنتی نهتنها دسترسی ورزشکاران به مشاوره تخصصی را محدود کرده، بلکه زمینهساز سوءتفاهمهای گسترده میان خانوادهها و فعالان ورزشی شده است. آیا وقت آن نرسیده که ایران از تجربه جهانی درس بگیرد و نظام فروش مکملها را بازتعریف کند؟
برای بررسی این موضوع، با کاوه درودی عضو هیات رئیسه فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام و کارشناس این رشته گفتوگو کردیم.
بر اساس قوانین وزارت بهداشت، مکملهای ورزشی در چارچوب دارویی تعریف شدهاند و تنها داروخانهها مجاز به فروش آنها هستند. از طرف دیگر، کمیسیون ماده ۵ وزارت ورزش تبلیغ و فروش مکملها در باشگاهها را ممنوع کرده است. همین موضوع دسترسی ورزشکاران به مشاوره تخصصی را عملاً غیرممکن کرده و باعث سردرگمی خانوادهها شده است.
درودی در این خصوق عنوان کرد: کارکنان داروخانه معمولاً تخصصی در زمینه ورزش ندارند. نتیجهاش این میشود که مکمل نامتناسب توصیه میشود یا حتی گاهی مواد نیروزا و هورمونی وارد چرخه مصرف میشوند. واقعیت این است که داروخانه نمیتواند جای مربی یا کارشناس ورزشی را بگیرد؛ همانطور که توضیح کتاب در کتابخانه جای معلم را نمیگیرد.
مشکل بازرسی و خطرات پنهان
درودی یکی دیگر از معضلات را بازرسی ناکارآمد میداند: به دلیل تعریف دارویی مکملها، بسیاری از تخلفات به چشم نمیآید. داروخانهها میتوانند همراه مکمل، داروهای نیروزا را هم عرضه کنند بدون اینکه تخلف محسوب شود. این یعنی یک ریسک جدی برای سلامت ورزشکاران.
تجربه جهانی؛ الگویی برای ایران
آنچه در بررسیهای علمی مشهود است، در آمریکا، اروپا و استرالیا مکملها در مراکز تخصصی ورزشی فروخته میشوند. نظارت علمی و قانونی وجود دارد، محصولات تأییدشده عرضه میشوند و ورزشکاران به مشاوران تغذیه دسترسی دارند. این سیستم باعث اعتماد خانوادهها و مصرف ایمنتر مکملها شده است. درودی راهحل عملی را چنین توضیح میدهد:باید مراکز تخصصی فروش و مشاوره مکملهای ورزشی در کشور ایجاد شود. تحت نظارت وزارت ورزش و اتاق اصناف، فروش باید محدود به مکملهای ورزشی باشد. این کار هم ایمنی مصرف را بالا میبرد، هم فرصت شغلی برای جوانان متخصص فراهم میکند و هم جلوی تخلفات احتمالی را میگیرد.
این کارشناس در پایان تأکید کرد: نظام فعلی فروش مکملها کارآمد نیست و حتی میتواند آسیبزا باشد. اگر بخواهیم سلامت ورزشکاران، اعتماد خانوادهها و شفافیت اقتصادی را تضمین کنیم، چارهای جز اصلاح این ساختار و استفاده از تجربه جهانی نداریم.