به گزارش سرویس فوتبالی شبکه لحظه، هروویه میلیچ در گفتوگو با سایت باشگاه استقلال در مورد مسائل مختلف صحبت کرد.
* لطفا در مورد تلفظ صحیح اسمت توضیح بده…
تلفظ اسم من کمی سخت است اما هروویه نام صحیح من است.
* زمانی تو را با سرهنا و لیونل مسی مقایسه میکردند چون از نظر چهره کمی شبیه به آنها بودی…
بله، اینهایی که گفتید بازیکنان بزرگی هستند. زمانی که فوتبال را آغاز کردم، این صحبتها مطرح شد و میگفتند من شبیه آنها هستم. سرهنا قهرمان من بود.
* در جوانی توانستی به تیم ملی کرواسی دعوت شوی و در آنجا محبوب هم شدی.
من در سوئد یک بازیکن 18-19 ساله بودم که برای اولین بار در خارج از کشور بازی میکردم. در دو سه ماه اول کارم خیلی سخت بود اما کم کم جا افتادم و توانستم اعتماد مربی را جلب کنم. آن زمان در سوئد توانستم چند گل بزنم که یکی از آنها خیلی مهم بود و باعث شد با تماشاگران جشن بگیریم. در کل در سوئد محبوبیت قابل قبولی داشتم.
* تو برای اولین بار توسط استیماچ به تیم ملی کرواسی دعوت شدی که سابقه حضور در تیم سپاهان را هم داشت…
من بعد از دو سال که در سوئد بودم به کرواسی برگشتم. بله در آن زمان استیماچ من را به تیم ملی کرواسی دعوت کرد و من اولین بار بود که برای تیم ملی کرواسی بازی میکردم. در اولین بازی ملی هم در سوئیس مقابل پرتغال و رونالدو بازی کردم. در آن بازی برای اولین بار در پست دفاع چپ بازی کردم چون قبل از آن هافبک چپ بودم. با بازیکنانی مانند مودریچ و راکیتیچ هم زمانی هم تیمی بودم.
*زمانی که مقابل مسی و آرژانتین بازی کردی همچنان استیماچ سرمربی کرواسی بود؟
نه. در آن زمان مربی ما نیکو کواچ سرمربی کنونی بایرن مونیخ هدایت تیم ملی کرواسی را بر عهده داشت. در آن بازی من به عنوان بال راست بازی میکردم و یک بر صفر هم جلو بودیم اما بازی را ۲ بر 1 باختیم. البته بازیکنان مهم ما مانند مودریچ در زاگرب ماندند چون ما بازی خیلی مهمی مقابل ایتالیا داشتیم.
*از کرواسی راهی روستوف روسیه شدی و این تیم 2-5-3 بازی میکرد که تقریبا شبیه به سیستم کنونی استقلال است.
در روستوف با چهار یا سه دفاع بازی میکردیم. در مواقعی که تیم نیاز به گل داشت، سرمربی من را به هافبک میبرد چون توانایی شرکت در کار هجومی را داشتم. زمانی هم که در فیورنتینا بازی میکردم، به عنوان هافبک به میدان رفتم چون در فوتبال ایتالیا بازیها خیلی تاکتیکی است و ممکن است مربی در طول یک مسابقه چندین بار تغییر سیستم بدهد. الان هم خیلی خوشحالم که با استراماچونی کار میکنم و فوتبال تاکتیکی بازی میکنیم. در کل در بازی به سیستم سه دفاعه علاقه دارم.
* چطور شد از فیورنتینا جدا شدی و به المپیاکوس یونان رفتی؟
در ایتالیا همه چیز خوب بود و با این که از ناحیه بینی دچار شکستگی شدم، ۲۰ بازی برای این تیم انجام دادم. در آخر فصل مدیر برنامههایم گفت که یک پیشنهاد از المپیاکوس داری و چون آنها در لیگ قهرمانان اروپا هستند، رفتن به این تیم میتواند به قراردادهای آیندهات کمک کند اما آنجا شرایط برای من خوب پیش نرفت. در المپیاکوس در دو بازی اول حضور داشتم اما نمیدانم چه اتفاقی افتاد که دیگر بازی نرسید و در لیگ قهرمانان هم بازی نکردم. بعد از پنج شش ماه باشگاه را ترک کردم و به خاطر رفتار باشگاه با من و چند بازیکن دیگر واقعا متاثر شدم.
* و البته ساری هم با تو تماس گرفت تا به تیمش بروی…
بله. این موضوع برای من افتخار بزرگی بود. وقتی او پیشنهاد داد بدون شک و تردید قبول کردم ولی متاسفانه آخر فصل بود که ساری از ناپولی جدا شد و به چلسی رفت. قرارداد من با ناپولی شش ماهه بود و قرار بود برای ادامه همکاری با هم صحبت کنیم. پس از رفتن ساری، آنچلوتی سرمربی ناپولی شد که شناختی از من نداشت. دیگر شانسی نداشتم و در آخر هم از این تیم جدا شدم.
* تو با انصاری فرد و آزمون در روستوف و المپیاکوس همبازی بودی. رابطهات با آنها چطور بوده؟
من هر دو بازیکن را میشناسم. سردار به عنوان بازیکن قرضی از روبین کازان به روستوف آمده بود و با هم رفتوآمد داشتیم. برای او خوشحالم که به زنیت رفته است چون او بازیکن آیندهداری است و مطمئنم که میتواند در باشگاههای بزرگ بازی کند. در مورد کریم انصاری فرد هم باید بگویم که بازیکن خوب و باهوشی بود اما او هم مثل من در المپیاکوس مشکلاتی با مربی داشت. کریم بازیکن خیلی خوبی بود اما به خاطر مشکل با مربی نمیتوانست بازی کند. او هم با من دوستی خوبی داشت.
*در مورد استقلال و شرایط تیم هم صحبت کن.
متاسفانه ما لیگ را خوب شروع نکردیم ولی اعتقاد دارم که میتوانیم برای قهرمانی بجنگیم. فاصله هشت امتیازی با بالای جدول هم میتواند زیاد باشد و هم میتواند زیاد نباشد و بتوانیم آن را جبران کنیم. اگر بتوانیم امتیاز کامل چهار بازی آینده را بگیریم، شانس خوبی برای برگشتن به جمع مدعیان داریم. البته کار سخت است چون تغییرات زیادی در کادر فنی و بازیکنان داشتیم ولی مطمئن هستم میتوانیم به لیگ برگردیم.
*زندگی در ایران و تهران چطور است؟
تهران شهر خوب و قشنگی است که البته ترافیک هم دارد. این خیلی خوب است که خانوادهام هم در ایران هستند. به دوستانم پیشنهاد دادم که به تهران بیایند و این شهر را از نزدیک ببینند.
*تو به خاطر اتفاقات بازی با ذوبآهن محروم شدی. ماجرای آن اتفاق چه بود؟
اول از همه بگویم که بابت محرومیتم خیلی ناراحتم. من هیچ کاری نکردم و همیشه به داوران احترام گذاشتم. اتفاقی که در بازی ذوبآهن رخ داد این بود که یک نفر وارد زمین شد و بر سر بازیکنان و کادر فنی ما فریاد میزد. من متوجه نمیشدم که او چه میگوید و فقط گفتم که پنج ثانیه نیاز دارم که یک شوت بزنم و بروم ولی او من را هل داد و توپ را گرفت. من هم توپ را دوباره کاشتم و شوتم را زدم و بعد هم به رختکن رفتم. من آن شخص را اصلا نمیشناختم ولی بعدا شنیدم که محروم شدم. واقعا این اتفاق یک موضوع خندهدار است در حالی که من آن فرد را نمیشناختم. کاش یک فیلم از آن اتفاق بود که ثابت کند من هیچ کاری نکردهام. من همیشه صداقت داشتم و به داور احترام میگذارم ولی در آن صحنه یک فرد که علامت مشخصی هم نداشت به داخل زمین آمد و شروع کرد به داد و فریاد.
منبع: فارس